فصل سوم کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید: اشتیاق شدید برای کسب اهداف دقیق

معرفی کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید 

هرچند که کتاب "بیندیشید و ثروتمند شوید"، در سال 1937 منتشر شد، اما دهه ها بعد از انتشار اولیه هم هنوز اثری الهام بخش و ممتاز به شمار می رود. نویسنده این کناب بسیار پرفروش جهانی در زمینه موفقیت شخصی، ناپلئون هیل است. او در جوانی وارد دانشکده حقوق شد، اما چون از پس پرداخت هزینه های تحصیل در دانشگاه برنمی آمد مجبور شد استعفا بدهد و به شغل سابق خود برگردد. 

هیل استعداد عجیبی در زمینه نویسندگی داشت و برای روزنامه ها و مجلات مختلف هم قلم زده بود. سردبیر آخرین روزنامه‌ای که او در آنجا کار می کرد از نوشته‌ها و مقاله‌های او خوشش آمد و تصمیم گرفت تا هیل را به سرپرستی مصاحبه با افراد برجسته و معروف انتخاب نماید. هیل با افراد نامدار زیادی مصاحبه می کرد که مشهورترین شان اندرو کارنگی، غول فولاد ایالات متحده و از سرمایه گذاران مشهور زمانه خود بود.

با تشویق هایی که از طرف اندرو کارنگی ابراز شد، هیل ترغیب گردید تا برای فهمیدن راز موفقیت افراد ثروتمند و معروف دست به تحقیق بزند. از جمله کسانی که هیل با آنها مصاحبه کرد می توان به توماس ادیسون، الکساندر گراهام بل، جرج ایستمن، هنری فورد، المر گیتس، چارلز شواب، هنری فورد و ویلیام جنینگ برایان اشاره کرد. مصاحبه های هیل بیست سال به طول انجامید و او به تدریج به قدری در زمینه موفقیت و رموز آن اطلاعات کسب کرد که کتابی در همین رابطه نوشت و در سال 2017،  فیلم بیندیشید و ثروتمند شوید از روی کتابی به همین نام ساخته شد. 

تصور 1: نقل قولی از ناپلئون هیل در کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید

این فصل در مورد چه چیزهایی صحبت می کند؟

در فصل سوم، ناپلئون هیل در ادامه فصل دوم– باید کنترل افکار خود را به دست آوریم به توضیح دادن گام دوم برا کسب ثروت می پردازد. او این گام را ایمان نام می نهد و از روش های ایجاد ایمان در وجود خود صحبت می کند. به نظر هیل، هیچ راهی برای بوجود آوردن ایمان که یک حالت ذهنی در انسان است به خوبی تکرار کردن اندیشه های مثبت و بیان خواسته ها و آرزوها نیست، زیرا ایمان حالتی است که در ذهن نیمه هوشیار ما تثبیت می شود و می دانیم که هر چیزی در ذهن ناهوشیار انسان قرار بگیرد لاجرم در دنیای فیزیکی تجلی پیدا می کند. 

در ادامه فصل سوم کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید هیل از یکی از بزرگترین خطاهای انبوهی از انسان ها یاد می کند که ملامت کردن بدشانسی و بخت بد و بدبخت شمردن خود است. او می گوید ذهن ناهوشیار مابین اندیشه های مثبت و منفی تفاوتی قائل نمی شود بلکه هر چه به خوردش بدهید همان را تقویت و بازتولید می کند. پس در واقع هیچ نیروی نامرئی خارجی ای وجود ندارد که اراده اش را به شما تحمیل کند. "حقیقت شناخته شده ای است که انسان هرچه را به خود تلقین کند، خواه مطلبی دروغین یا حقیقی باشد آن را باور می کند اگر کسی یک دروغ را بارها و بارها به خود تلقین کند، سرانجام آن را به عنوان یک باور می پذیرد. از آن گذشته باور می کند که آن حقیقت دارد. هر انسان تحت تاثیر افکاری است که بر ذهن او می گذرد، افکاری که آن را به عمد در ذهن خود می کارد و آن را با همدلی و همدردی تشویق می کند و آن را با هیجان و احساس ترکیب می کند و نیروی انگیزه بخشی را بوجود می آورد که کلیه اعمال و رفتار او را مشخص می سازد".

فرمول اعتماد به نفس

ناپلئون هیل فرمولی 5 مرحله ای را برای تقویت اعتماد به نفس و در نتیجه ایمان ارائه می کند. توصیه او این است که این مراحل روی کاغذی نوشته شوند و فرد هر روز آنها را آنقدر با خود تکرار کند تا تبدیل به ملکه ی ذهن و باور او شوند.

"1. من مطمئن هستم که می توانم به هدفی که در زندگی دارم برسم. من از خود انتظار دارم که با مداومت در راستای این خواسته حرکت کنم.

2. من می دانم که اندیشه های غالب ذهن من، خود را بازتولید می کنند. وسیله ای برای اقدام و عمل می شوند و به تدریج به یک واقعیت فیزیکی تبدیل می گردند. از این رو هر روز 30 دقیقه به شخصیت دلخواهم فکر می کنم تا تصویر ذهنی مناسبی از این شخصیت دلخواه در من ایجاد شود. 

3. من به استناد اصل تلقین به خود می دانم هر میلی که من به گونه ای آن را در ذهن داشته باشم ، با ایجاد میل عمل مرا در راستای هدفم هدایت می کند به همین دلیل روزی 10 دقیقه از وقتم را به ایجاد اعتمادبه نفس در خودم اختصاص می دهم. 

4. من هدف های قطعی و مشخصم را روی برگه کاغذی نوشته ام. هرگز دست از تلاش برنمی دارم تا برای رسیدن به خواسته خود از اعتماد به نفس کافی برخوردار شوم. 

تصویر 2: نقل قولی از ناپلئون هیل 

5.   من خوب می دانم که هیچ ثروت یا مقامی اگر بر اساس واقعیتها نباشد و اگر راعی عدالت نباشد بادوام نیست. بنابراین سعی می کنم اقدامی که به همه افراد درگیر سودی عاید نکند انجام ندهم. من از نیروی دیگران استفاده می کنم. دیگران را تشویق می کنم که به من کمک کنند . خود من هم در کمک به دیگران پیش قدم می شوم. من از تنفر، حسادت، رشک، خودخواهی، خودپرستی بری هستم. به جای آن عشق و محبت در قبال دیگران را انتخاب کرده ام زیرا می دانم که ذهنیت منفی نسبت به دیگران هرگز نمی تواند اسباب موفقیت شود. کاری می کنم که دیگران مرا باور کنند زیرا به انها و به خودم ایمان دارم. "

هیل در این فصل از افرادی مثل عیسی مسیح، ابراهام لینکلن و مهاتما گاندی به عنوان کسانی نام می برد که با مدد گرفتن از قدرت ایمان خلل ناپذیرشان توانستند جنبشی بزرگ، کشوری بزرگ و ملتی بزرگ را تاسیس و تربیت کنند. اما کاربرد ایمان در عرصه کسب و کار و تجارت به چه صورت است؟ این موضوع در قالب داستان ادغام غول های فولاد امریکا و تاسیس شرکت فولاد امریکا بررسی می شود.

ماجرای تاسیس شرکت فولاد امریکا 

هیل اعتقاد دارد نیروی ایمان و باوری که در وجود چارلز شواب قرار داشت باعث شد تا بعد از مذاکره با اندرو کارنگی که انحصار تقریبی بازار فولاد را در امریکا در دست داشت او را راضی  به شکل دهی به تراستی از تولیدکنندگان فولاد کند . قبل از این افراد زیادی از کارنگی همین درخواست را مطرح کرده بودند اما هیچ کدام موفق به راضی کردن او نشده بود. همه چیز از 12 دسامبر سال 1900 شروع شد وقتی که شواب به سخنرانی برای 80 نفر از ثروتمندان امریکایی پرداخت و ایده خودش را برای تاسیس تراست فولاد بیان کرد. البته این شرکت قبلا توسط فردی به نام مورگان و با همراهی بسیاری از سرمایه داران خرد و بزرگ تاسیس شده بود اما در جوار تراست غول پیکر کارنگی کاری از پیش نمی بردند.

تصویر 3: چارلز شواب

بنابراین شواب چه کرد؟ او در سخنرانی شام آن شب برنامه های واضح خود را در مورد آینده فولاد کشور برای همه شرح داد. "از سازمان بندی دوباره برای رسیدن به کارایی بیشتر سخن گفت. از تخصص حرف زد. گفت که کارخانه های فولادسازی فاقد کارایی را رها کنند و به ایجاد واحدهای کارامد بپردازند. از صرفه جویی و اقتصادی کردن فعالیتها در صنعت فولاد حرف زد ، به صرفه جویی در هزینه های بالای سری اشاره کرد و از تصرف بازارهای خارجی سخن گفت". 

بعد از نقل پیشنهادات مالی رد و بدل شده که منتهی به جلب نظر کارنگی شد هیل می نویسد " حکایتی که خواندید  نمونه روشنی است که نشان می دهد میل را می توان به معادل فیزیکی آن تبدیل نمود. ...نظر  چارلز شواب به علاوه ایمانی که او در اذهان مورگان و دیگران کاشت سودی حدود 600 میلیون دلار بر جای گذاشتند". 

فیلم بیندیشید و ثروتمند شوید با الهام از کتابی به همین نام در سال 2017 ساخته شد. این اثر با دوبله حرفه ای فارسی هم اکنون در سایت رسابوک در دسترس علاقمندان قرار دارد.